اينكه تا چه حد واقع گرايانه باشد يا تا چه حد روياگونه، اينكه در هر يك از اجزا و المان ها از چه رنگ هايي استفاده شود، خشونت، صداقت، انواع شخصيت پردازى و صدها مورد ديگر، اجراي همه و همه اينها دستِ طراح گرافيك بازي را ميبوسد، البته که اینها همه از قبل مشخص شده و تعیین شده هستند اما خلق این تئوریها به عهدهی طراحی گرافیک بازی است. معمولا
گرافیک بازی از دو جهت بررسی میشود؛ یکی گرافیک تکنیکی و یکی طراحی بصری. مورد اول به جنبه های واقعی و طبیعی گرافیک می پردازد؛ یعنی فضا و شخصیتها چقدر می توانند به واقعیت نزدیک شوند. رزولوشن بالا و بسیاری از مسائل گرافیکی دیگر در محدودهی بخش تکنیکی گرافیک قرار می گیرد و بیشتر از همه به قدرت کنسول و تلاش سازندگان بستگی دارد. مورد دوم یعنی طراحی بصری، کاملاً به ذوق، خلاقیت و استعداد طراحان بستگی دارد.
در واقع تمام بخشهایی که به واقعیت وابسته نیستند و کاملاً تخیلی و ساخته ذهن انسان هستند، می تواند در زمره طراحی بصری قرار گیرد. در واقع طراحی بصری را میتوان طراحی «هنری» نیز بیان کرد.